نیلوفر زاهد
دارم میرم

دارم میرم

فراموشم بکن امشب میخوام همراه بارون شم

دارم پر میکشم میرم یه جای ِ دور پنهون شم

چه حسه خوبیه پرواز درست وقتی که تنهایی

تن ِ سردت هنوز اینجاست خودت بالای بالایی

یه خطه یه نشونم روش میگن اینجا تهش مرگه

بجز تو هرکی رفت اونور نتونسته که برگرده

دیگه آب از سرم رفته نگاه کن اون که پایینه

منم با جسمه دنیاییم چقدر بی روح و غمگینه

یه دستم روی قلبم اون یکی دستم قلم گیره

دو چشمم خیس ِ بارونه هوا اینجا نفس گیره

چقدر سرده هوا اینجا چرا این پنجره بازه؟

آره موسیقی ِ مرگم تن ِ نامه ام تو یه باده

دیگه بی جون ِ بی جونم چقدر این لحظه ها سخته

خدایا زود تمومش کن تا ماه نورش روی تخته

یه آهه آخرین حرفم تهِ نامه ام یه فریاده

تموم شد دیگه جون کندم تنم آزاده آزاده

نیلوفر زاهد

 | 

نظرات کاربران

 |